وسط بازی ایران-پرتغال

سلام...

 

من در بحبوحه‌ی بازی تایپ می‌کنم...شاید غلط املایی داشته باشم...بین دو نیمه است...فکر کنم نیمه‌ی دوم حکایت بازی با مکزیک بشه... نمی‌دونم...من که انقدر داد زدم دارم می‌میرم...یکی اونجا که نزدیک بود گل بخوریم و معجزه‌ی خدا بود که رفت تو کرنر،‌ یکی هم جایی که اندرنیک توپو زد به تیرک دروازه که احتمالاً اگه اون شوت آف‌ساید نبود من از شدت شوک وارده (که چرا گل نشده) سکته کرده بودم... خبر خوب بعدی اینه که آقای شلنگ متحرک (می‌دونین کی رو می‌گم که...) رو نیمکت ذخیره‌هاست... میرزاپور هم بد بازی نمی‌کنه...ولی من می‌گم نیمه‌ی دوم آبکش شدیم رفته... فعلاً دست به دعا برداشتم... بازی قبل رو صورتم پرچم ایران کشیده بودم که وقتی گل دوم رو خوردیم رفتم پاکش کنم که تو دستشویی شنیدم که..........بعله...ایندفعه پرچم نکشیدم چون چشمم آب نمی‌خوره چیزی بشه...به هر حال هنوز امیدوارم که بچه‌ها موفق بشن...فقط کاشکی فریدون (عشق من) هم تو زمین بود و علی کریمی هم حالش خوب بود... و امیدوارم بابای میرزاپور معروفترین مرد ایران نشه (آخه مامانش معروفترین زن ایران شده تو یه هفته‌ی اخیر)...وای وای وای...بازی شروع شد...من رفتم...تا بعد...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد